صنعت توریسم

مقاله ها و اخبار گردشگری

صنعت توریسم

مقاله ها و اخبار گردشگری

دُوراونتاش شهری سه هزار ساله

شهر دوراونتاش یا محوطه باستانی چغازنبیل در 35 کیلومتری جنوب شرقی شوش قرار گرفته است. این شهر در حدود قرن 13 پیش از میلاد به دستور اونتاش نپیرشا ، شاه ایلامی به فاصله 2کیلومتری از رود دز ساخته شد.

فضاهای این شهر با سه حصار دورن هم و با مرکزیت معبد بزرگ چغازنبیل از یکدیگر جدا می‌شوند. بر اساس ترجمه آجر نوشته‌های بدست آمده معبد (زیگورات چغازنبیل) به خدایان این شوشیناک (خدای پشتیبان شهر شوش) و نپیریش (خدای بزرگ) اهدا شده است.

در شهر باستانی دوراونتاش چغازنبیل بیش از 5هزار نوشته آجرنوشته‌ بدست آمده است.متن بیشتر این آجرنوشته‌ها در برگیرنده نام پادشاه اونتاش نپیرشا است که وی پس از آوردن نام خود و پدرش و درخواست تندرستی از خدایان این پرستشگاه‌ها را به ایزدان پیشکش کرده است.

در طراحی شهر، فضای بین حصارهای بیرونی و میانی بیشتر به کاخ، آرامگاه‌های شهر اختصاص داده می‌شد به گونه‌ای که سه کاخ در گوشه شرقی و در مجاورت دروازه شاهی بنا شد.

پنج آرامگاه سردابه‌ای شکل در زیر سه اتاق از اتاق‌های کاخ آرامگاه‌ها قرار دارند. بخش‌های بالایی ساختمان اصلی بنا در برگیرنده سه حیاط است که اتاق‌هایی در پیرامون آن جای گرفته است. برای ساخت آرامگاه‌ها که دارای تاق هلالی هستند از آجر و ملات قیر و گچ استفاده شده است.

فاصله بین حصار میانی محله مقدس یا محله خدایان یا تمنوس نامیده می‌شود که به خدایان ایلام اهدا شده است. بقایای بیشتر معابد نیز در اینجا کشف شده‌اند. فضای حصار درونی نیز اختصاص به معبد یا زیگورات داشته است.

در بدنۀ حصار سوم بقایای سازه‌های آب‌رسانی قرار گرفته که در نوع خود در شمار کهن‌ترین مخازن و سازه‌های آب‌رسانی شناخته شده به شمار می‌روند.به احتمال فراوان آب مورد نیاز را ایلامیان از رود کرخه در 45 کیلومتر چغازنبیل به این مخازن هدایت و پس از ته نشین شدن گل و لای آن مورد استفاده قرار می‌گرفته است.

فضای دیگر محصور در حصار درونی است که به زیگورات و صحن‌های اطراف آن اختصاص داده شده است. میخ ها و گل میخ‌های سفالی فراوانی در کاوش‌های دوراونتاش به دست آمده که بیشتر آنها داراری کتیبه‌ای به نام اونتش نپیرشا هستند.
این اشیای تزئینی در اندازه‌ها و شکل‌های گوناگونی ساخته شده‌اند. برخی دارای لعاب فیروزه ای – سبز و برخی دیگر ساده هستند که احتمال می‌رود در تزئینات بناها یا در انجام آیین‌های مذهبی کاربرد داشته‌اند.

بدست آمدن شیشه نکته جالب توجه در اکتشافات باستان شناسی در دورانتاش است که نشان از آشنایی ایلامیان با صنعت شیشه گری دارد. میله های شیشه در تزئینات گل میخ ها،درهای چوبی و دیگر اشیاء تزئینی کاربرد داشتند.

شهر دوراونتاش در سال 640 پیش از میلاد توسط آشور بانیپال پادشاه آشوری ویران شد.

«چغازنبیل» واژه‌ای محلی و مرکب از دو واژه چُغا (در گویش لری به معنای تپه) و زنبیل است که اشاره‌ای است به مکان معبد که پیش تر تپه بوده و آن را به زنبیل واژگون تشبیه می‌کردند. این مکان نزد باستان شناسان به دور- اونتَش به معنای دژِ اونتاش یا شهر اونتاش معروف است.

در سرزمین بین‌النهرین و ایلام باستان به بناهای مطبق زیگورات گفته می‌شد به طوری‌که مساحت هر طبقه از طبقه پایین‌تر کوچکتر است.واژه زیگورات یا زیقورات از واژه آکدی زقارو که به معنی بلند و برافراشته ساختن گرفته شده است.

زیگورات چغازنبیل دارای پلانی مربع شکل به ابعاد 105*105 متر بوده است. مصالح اصلی ساخت زیگورات و دیگر بناهای پیرامون آن خشت و آجر و هسته اصلی بنا از خشت با روکشی از آجر تشکیل شده است.

دسترسی به طبقات از طریق پلکان هایی است که در چهار ضلع معبد قرار گرفته‌اند و تنها یکی از این پلکان ها به بلندترین طبقه ختم می‌شد. این معبد دارای 5 طبقه بوده که حدود 53 متر ارتفاع داشت که امروزه ارتفاع آن ۲۵ متر و نزدیک به ۲ طبقه و نیم از آن باقی مانده ‌است.

در بین سال‌های 1930تا 1940میلادی با توجه به فعالیت های گسترده شرکت‌های نفتی در منطقه و بررسی‌های زمین شناسی آنان، کارشناسان شرکت نفت با کتیبه‌ای به خط میخی برخورد کردند که پس از ارائه آن به هیأت باستان شناسان فرانسوی مستقر در شوش به سرپرستی دومکنم، فعالیت‌های باستان‌شناسی برای حفاری‌های علمی و شناخت محوطه چغازنبیل آغاز شد.

پس از دومکنم در سال‌های 1951تا1962 در طول نه فصل حفاری، کاوش‌های گسترده‌ای در محوطه باستانی چغازنبیل توسط رومن گیرشمن انجام شد که اطلاعات فراوانی از ایلام باستان به دست آمد. به سبب اهمیت و ویژگی‌های بارز در سال 1979 میلادی محوطه باستانی چغازنبیل در فهرست جهانی یونسکو ثبت شد.

با آغاز به کار فعالیت‌های پایگاه حفاظت و مرمت چغازنبیل در سال 1387 پژوهش‌ها،ساماندهی و مرمت محوطه باستانی چغازنبیل در حال پیگیری و انجام است.

شناسایی کهن‌ترین منطقه تاریخی فارس

     شهر باستانی انشان، یکی از معدود شهرهای باقی مانده از دوران عیلامیان و یکی از مراکز مهم این دوره است که آثاری از آغاز دوران عیلامی تا دوره هخامنشی (سه هزارو 300 سال پیش از میلاد تا قرن پنجم پیش از میلاد) را در خود جای داده است .

طی سده‌های پایانی هزاره دوم ق م عیلامی‌ها به یکی از قدرت‌های سیاسی خاور نزدیک باستان تبدیل شدند . آنان پیروزمندانه به شهرهای مهم بین النهرین تاختند و سلسله کاسی‌ها را منقرض ساختند . اگرچه فرمانروایان امپراتوری عیلام میانی در بسیاری از کتیبه های عیلامی به دست آمده از شوش خود را شاه انشان و شوش خوانده اند ، اما تا سال های 1968 و 1969 که ویلیام سامنر حوضه رود کُر در شمال غرب شیراز در جنوب منطقه مرکزی ایران را مورد بررسی قرار داد هنوز موقعیت انشان ناشناخته بود .

شناسایی مقدماتی او نشان داد که تپه بزرگ و کم ارتفاع در گوشه شمال غرب حوزه که امروزه تل ملیان نامیده می شود ، مرکز عمده استقرار منطقه ای در بیشتر دوران هخامنشی مقدم بوده است . سامنر در آن زمان تکه آجرهای کتیبه داری را در تل ملیان یافت .اِریکا راینر آنها را رونوشت بخشی از یک متن کامل اما از خاستگاهی نامعلوم شناسایی کرد که به هوتلودوش-این-شوشینک اول (حدود 1120 ق م) آخرین شاه عیلام میانی تعلق دارد .

کتیبه آجرها شرح ساختن و اهدای یک معبد در انشان به دست این پادشاه تقریباً ناشناخته عیلامی است.

شمار تکه آجرهای کتیبه دار به دست آمده از ملیان ، نوع آثار باستان شناختی و موقعیت ویرانه ها موجب شناسایی مقدماتی ملیان به عنوان انشان باستان شد .

محوطه باستانی ملیان با وسعتی نزدیک به 200 هکتار از بزرگترین و مهمترین محوطه های پیش از هخامنشی در ایران است .

ملیان به خط مستقیم در حدود 50 کیلومتری شمال – شمال غربی شیراز و 48 کیلومتری غرب – شمال غربی تخت جمشید در دشت بیضا قرار دارد . ارتفاع محوطه از سطح آبهای آزاد حدود 1600 متر است . دشت بیضا بخشی از حوضه رود کُر در جنوب کوه های زاگرس است . این دشت آب و هوایی نیمه خشک دارد وآب آن از رود کُر و شاخابه های آن ، به علاوه قنات ، چشمه و چاه تامین می شود . در کوه های غرب و شمال غربی ملیان ، که بلندی آن ها به 3300 متر بالاتر از سطح آب های آزاد می رسد گذر گاه هایی وجود دارد که از طریق آن ها راه ملیان به خوزستان – دیگر مرکز تمدن عیلام – باز می شود .

از نظر موضع نگاری تپه ملیان را می توان به سه قسمت تقسیم کرد :

1-زنجیره ای از تپه‌های کم عرض (با پهنای 20 تا 25 متر) و نسبتاً بلند (با ارتفاع 16 تا 18 متر) که بقایای دیوار شهر را تشکیل می‌دهند و محوطه را از سه طرف در بر گرفته اند .

2-محدوده ای وسیع و مسطح (به مساحت حدود 50 هکتار) در داخل دیوارها با اندک بقایای فرهنگی .

3-گروهی از تپه‌های مرتبط که مساحتی حدود 100 هکتار را پوشانده و محدوده استقراری اصلی شهر باستانی را تشکیل می‌دهند.

پژوهش و مطالعه در شهر باستانی انشان از سال های قبل از انقلاب آغاز شده است ، اداره کل باستان شناسی فارس به سرپرستی فریدون توللی یک فصل سه ماهه را در دهه 1340 به حفاری در ملیان پرداخت .

ویلیام سامنر به هنگام بررسی حوزه رود کُر در سال های 1967 و 1968 از ملیان بازدید کرد و از سال 1971 تا 1978 از سوی دانشگاه پنسیلوانیا به پژوهش های باستان شناسی در ملیان مشغول بود که این مطالعات با شروع انقلاب متوقف شد.

اما کاوش ها در این شهر بار دیگر از سر گرفته شد. در سال 1378 تعیین حریم محوطه باستانی ملیان توسط دکتر کامیار عبدی انجام شد ، وی مدتی سرپرستی کاوش های باستان شناسی در انشان را به عهده گرفت .

در کاوش‌هایی که طی سال‌ها در این محوطه انجام شده کارشناسان توانسته اند آثار معماری، آجر کتیبه دار و اشیای باستانی زیادی را کشف و شناسایی کنند.

کارشناسان در جریان کاوش و حفاری‌های باستان شناسی در بخش های مختلف شهر باستانی انشان توانسته اند بقایای معماری های مختلفی را از دوران آغاز ایلامی (سه هزار تا دو هزار و ۸۰۰ پیش از میلاد)، ایلامی قدیم (دو هزار و ۲۰۰ تا یک هزار و ۶۰۰ پیش از میلاد) و ایلامی میانه (یک هزار و پانصد تا یک هزار و ۱۰۰ پیش از میلاد) را شناسایی کنند.

با توجه به اینکه سازه ها و بقایای معماری کشف شده در بخش های مختلف این محوطه جای گرفته اند و متعلق به دوره های مختلف عیلامی هستند، می توانند تصویر روشن تری از این شهر و سیر تحول زندگی و معماری را نشان دهند.

بررسی های آینده روی بقایای معماری،‌ آجرهای کتیبه دار و مهر کشف شده و اشیا باستانی می تواند اطلاعات مهم و رازهای بسیاری از زندگی و حکومت دوره عیلامیان و تاریخ گذاری دقیق این محوطه را روشن و در اختیار کارشناسان قرار دهد.

با توجه به اینکه دوران عیلامیان در تاریخ باستان شناسی ایران از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. کاوش های باستان شناسی در انشان و به دست آوردن آثار مختلف از دوران عیلامی می تواند سئوالات بسیار زیادی از هزاره دوم پیش از میلاد را پاسخگو باشد .

با پیگیری های رئیس سازمان میراث فرهنگی،صنایع دستی و گردشگری استان فارس پایگاه پژوهشی انشان با هدف پژوهش و مطالعه دایمی و انجام کاوش های بیشتر در محوطه باستانی انشان از اواخرسال گذشته در این محوطه باستانی با سرپرستی دکتر بذرگر ایجاد شده است .

در این مرکز بخش های مختلفی از جمله گنجینه،‌ آزمایشگاه، پژوهشگاه، کتابخانه و بخش مرمت ایجاد خواهد شد . تعیین سرپرست داخلی پایگاه ،راه اندازی دفتر موقت پایگاه و تجهیز آن به امکانات اولیه مورد نیاز ،جمع آوری و تکمیل مطالعات از منابع مختلف داخلی و خارجی در خصوص منطقه ،تهیه عکس های هوایی و ماهواره ای از منطقه ،تهیه طرح هادی بخش بیضاء و روستاهای ملیان و قاسم آباد جهت استعلام و بررسی حریم منطقه باستانی انشان از فعالیت های این پایگاه پژوهشی است.

همچنین رایزنی با هیات های باستان شناسی خارجی در خصوص ایجاد زمینه های مناسب پژوهشی ،تهیه و اجرای طرح بازنگری درخصوص اصلاح حریم مصوب و آماده کردن نقشه جدیدی از منطقه براساس ضوابط جدید سازمان،آماده کردن نقشه و ضوابط عرصه و حریم تپه باستانی انشان و تعیین حریم درجه 2 به منظور اصلاح حریم تپه و رفع مشکلات موجود برای اهالی روستا و سازمان ،هماهنگی با فرماندار و بخشدار منطقه درخصوص مسائل پایگاه و همکاری بیشتر ،تهیه لوگوی مخصوص پایگاه پژوهشی انشان (Anshan Research Center) با استفاده از موتیف های بدست آمده از تل ملیان ،پیگیری مسایل حفاظت و نگهداری مستمر از محدوده شهر و تپه های تاریخی وابسته به آن از سایر فعالیت‌های چند ماهه اخیر این پایگاه پژوهشی بوده است. 

 

منبع: خبرگزاری میراث آریا 

صنعت گردشگری در برنامه سوم توسعه

  دراین قسمت به بررسی اجمالی سیاستهای استراتژیک و راهکارهای اجرایی صنعت گردشگری که در برنامه سوم،توسعه اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی کشور(1383-1379) پیشنهاد شده است، می پردازیم: الف) سیاستهای استراتژیک: 1-ادغام سازمان های ایرانگردی و جهانگردی و میراث فرهنگی کشور به منظور ایجاد هماهنگی بیشتر در جهت تقویت هویت فرهنگی،تحکیم وحدت ملی و توسعه وظایف فرابخشی و افزایش بهره وری فعالیتهای آنها . 2-آماده سازی و معرفی قطبهای گردشگری،اماکن،آثارو محوطه های تاریخی،فرهنگی و طبیعی کشور و فراهم آوردن امکانات متناسب با قابلیت های این قطب هادر جهت تشویق بازدید گردشگران فرهنگی داخلی و خارجی . 3-تاکید بر جذب جهانگردان فرهنگی از کشور های پیشرفته و صنعتی و افزایش تعداد جهانگردان کشورهای اسلامی، راه ابریشم و ترغیب ایرانیان داخل کشور وتشویق ایرانیان مقیم خارج از کشور به بازدید از جاذبه هاو نقاط دیدنی مناطق مختلف خارج از کشور به باردید از جاذبه هاو و نقاط دیدنی مناطق مختلف ایران در جهت تحکیم وحدت ملی و همچنین بالا بردن سهم ایران از تعداد جهانگردان و افزایش سهم این بخش در تولید ناخالص داخلی . 4-ایجاد بستر اقتصادی مناسب ،برای تویعه فعالیتهای میراث فرهنگی و جلب مشارکت بخش خصوصی ،تعاونی،جذب و هدایت سرمایه های خارجی برای توسعه امور میراث فرهنگی و گردشگری . 5- توسعه آموزش و بهبود مدیریت منابع انسانی و بالا بردن سطح تخصص نیروها و ارتقای کیفیت امکانات موجود و بهره وری از میراث فرهنگی جهت جذب و جلب گردشگران، خارجی . 6-تبیین جایگاه و ابعاد مختلف میراث فرهنگی در جهت تقویت هویت ملی . 7-تلاش در جهت پوشش کامل شناسایی و مستند سازی مجموعة آثار تاریخی،فرهنگی کشور. 8-گسترش پژوهش های تاریخی،فرهنگی و توسعة سطح تبلیغات در رسانه های ملی و بین المللی،جهت معرفی هرچه بیشتر این جاذبه ها،به گردشگران داخلی و خارجی . و چندین پیشنهاد دیگر که در جهت ارتقای سطح صنعت گردشگری کشور، در این برنامه ارائه گردیده است .(1378: 45، معاونت تحقیقات،آموزش و برنامه ریزی سازمان ایرانگردی و جهانگردی) ب)راهکارهای اجرایی : 1-وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی موظف است در مدت 6 ماه به منظور سازماندهی امور میراث فرهنگی، ایرانگردیو جهانگردی ،هماهنگی های لازم را برای استفاده بهینه از جاذبه های فرهنگی،تاریخی،طبیعی کشور، جهت بهره برداری ازآنها را فراهم آورد . 2-دولت موظف است به منور جلوگیری از رقابت غیر اصولی بخش های دولتی و یا نهادهایی که به نحوی از منابع بودجة عمومی و یارانه استفاده می کنند، کلیه واحد های اقامتی و پذیرایی در اختیار دستگاه ها و نهادهای مذکور را طی سالهای اجرای برنامة سوم به بخش غیر دولتی واگذار نماید . 3-سازمان میراث فرهنگی و ایرانگردی و جهانگردی،موظف است، با همکاری و هماهنگی دستگاهها، سازمانها و ارگانهای ذی ربط طی مدت یک سال ،آیین نامة مربوط به نحوة سرمایه گذاری برای ایجاد تاسیسات زیر بنایی مانند راههای دسترسی، تامین آب، برق، گاز، تلفن را در قطب ها و جاذبه های گردشگری تاریخی، فرهنگی و طبیعی کشور به منظور آماده سازی زیر بناها،برای جلب مشارکت فعال بخش غیر دولتی و بهره برداری مطلوب ازآنها را تهیه و برای تصویب به هیات وزیران تقدیم کند. و سایر موارد دیگر که می بایست ،توسط سازمانهای متولی امر میراث فرهنگی و گردشگری .در طی دورة 5 ساله انجام گردد اشاره شده است .(سازمان برنامه و بودجه،1378: پیوست شماره 2، برنامة ملی توسعة گردشگری ایران) در ادامه درراستای برنامه ریزیهای صورت گرفته در جهت توسعة صنعت گردشگری برنامة بلند مدتی(15 ساله)تححت عنوان برنامة ملی توسعة گردشگری ،توسط سازمان ایرانگردی و جهانگردی سابق شکل گرفت .این برنامه قصد داشت تا با تدوین یک برنامة بلند مدت گام های موثری در توسعه و مدیریت بخش گردشگری (از سال 2000 تا 2015) بر دارد . بطور کلی می توان اهداف این برنامه رادر موارد ذیل خلاصه نمود : 1-ایجاد اشتغال برای جوانان، زنان و بیکاران 2-ایجاد فرصت اقتصادی در مناطق روستایی 3-افزایش درآمد ارزی کشور 4-کمک به تقویت روابط ایران با سایر کشورها، به عنوان بخشی از استراتژی گفتگوی تمدن ها 5-کمک به ارتقای سطح رفاه اجتماعی 6- و مهمتر از همه کسب اطمینان از پایدار بودن توسعة گردشگری از لحاظ زیست محیطی،اجتماعی و فرهنگی. بنابر این با توجه به اهداف توسعة برنامة ملی، دراین طرح ابتدا، شرایط و وضعیت موجود بررسی می شود، تا معیارهای لازم، جهت تجزیه و تحلیل نقاط ضعف و قوت، تهدید ها و فرصت ها فراهم گردد و در نتیجه، تعیین هدف های توسعة گردشگری به صورتی واقع بینانه امکانپذبر گردد. سپس درادامه، استراتژی ها و روش های اجرایی که باید برای تحقق اهداف اتخاذ شوند، مورد بحث قرار می گیرند.  

منبع:مجله اینترنتی فصل نو

برای گردشگری ایران ، بازارهای هدف کدامند؟

     پیش ازاین، برچگونگی گزینش بازارهای هدف گردشگری درایران اشارتی رفت و برضرورت بازنگری دراین گزینش تاکید شد.

درتعریفی بسیارساده، منظور از بازار هدف(Target Market) کشور، منطقه یا شهری است که می‌کوشیم اتباعش را برای سفر به کشور یا شهرخود ترغیب و تشویق نموده تا ازقبل این سفرها، عواید اقتصادی نصیب‌مان گردد.

محلی که مورد بازدید گردشگران قرار می‌گیرد را مقصد گردشگری(Destination) می‌گوییم.

انتخاب و اولویت‌دهی به کشورها و مناطقی که به عنوان بازار هدف برمی‌گزینیم رابخش‌بندی بازار(Market segmentation) می‌گویند.

برای بخش‌بندی و انتخاب بازارها روش‌های گوناگونی معرفی شده و به درستی نمی‌توان گفت کدام روش بردیگری ارجح است.

در کشور ما به لحاظ وجود شرایط خاصی نظیر در اولویت بودن گردشگران فرهنگی‌، معذوریت از پذیرفتن گردشگران عشرت‌طلب و خوش‌گذران به دلیل عدم مطابقت با شرایط خاص فرهنگی و مذهبی ما، آماده نبودن زیرساخت‌های اجرای بسیاری از تورهای کاملاً تخصصی، دراولویت قرارداشتن روابط دیپلماتیک با کشورهای مسلمان‌، دوست و همسایه و امثال آن، نیازمندیم که ملاک‌ها و معیارهای خاص خود برای انتخاب بازارهای هدف را در نظر بگیریم و ضمن توجه به معیارها و شاخصه‌های عمدتاً اقتصادی که ملاک کشورهای صاحب نام و رتبه در گردشگری جهان است، بایستی ملاحظات خاص خود را نیز اعمال کنیم.

براساس گزارش سال 2005 سازمان جهانی جهانگردی هشتاد و نه درصد از گردشگرانی که از اروپا بازدید کردند، خود از کشورهای اروپایی بوده و تنها یازده درصد باقی‌مانده ازقاره‌های دیگر به اروپا سفر نموده‌اند.

این حجم عظیم از ترافیک درون منطقه‌ای، اهمیت و ارجحیت توجه به همسایگان و کشورهایی که با آنها دریک منطقه قرار داریم را بیشتر نشان می‌دهد. ما با کشورهای همسایه قرابت فرهنگی و مذهبی بیشتری داریم.

از طرف دیگر مقصد نزدیک‌تر، سبب کاهش هزینه‌ها برای گردشگران می‌شود و می‌توان بر تعداد روزهای ماندگاری آنها در کشور مقصد افزود و درنتیجه درآمد بیشتری کسب کرد.

داشتن روابط گردشگری مستحکم و ریشه‌دار با کشورهای همسایه حسن دیگری دارد و آن اینکه می‌توان با مشارکت و همراهی آنها و تدبیر بخش خصوصی، تورهای بزرگ و مگاتور برگزار کرد و از این طریق پذیرای گردشگرانی که ازکشورهای همسایه بازدید می‌کنند نیز شد.

اما آمار ورودی گردشگران کشورهای همسایه و کشورهایی که با ایران در یک منطقه قرار دارند(کشورهای جنوب آسیا) راضی کننده نیست و لازم است برای جذب گردشگران این دو منطقه تدابیر ویژه‌ای اندیشیده شود.

همواره عده‌ای از نبودن بالانس در میزان گردشگران ایرانی که به کشورهای همسایه سفر می‌کنند و گردشگرانی که از این کشورها به ایران می‌آیند احساس نگرانی و نارضایتی می‌کنند.

شاید تا حدودی حق با ایشان بوده و خروج ارز از کشور نگران کننده باشد ولی باید در نظر گرفت که گردشگری امری دوسویه است و تا زمانی که گردشگران به کشوری سفر نکنند نمی‌توان انتظار داشت گردشگران آن کشور چمدان‌ها را برای عزیمت به کشور ما ببندند.

به طور قطع آن کشورها نیز گردشگران زیادی دارند و به دنبال مقاصدی می‌گردند. لازم است به جای محدودکردن خروجی‌ها، برای افزایش ورودی‌ها و جلب گردشگران آن کشورها بکوشیم.

همانگونه که کشور فرانسه در سال گذشته میزبان هفتاد و نه میلیون جهانگرد خارجی بوده و از این طریق پنجاه و پنج میلیارد دلار درآمد کسب کرد، ولی در همان حال اتباع این کشور چهل و سه میلیارد دلار در کشورهای دیگر هزینه کردند.

کشورهای حوزه خلیج‌فارس نیز با وجود عدم ثبات و تعادل در رفتارهای سیاسی و موضع‌گیری‌هایشان بازارهای درخور توجهی هستند. هرچند این کشورها در سال‌های اخیر کوشش کردند تا سهم خود را از بازارهای گردشگری جهان کسب کنند، در دو سال گذشته بر طبق آمارهای سازمان جهانی جهانگردی بالاترین رشد گردشگری را نصیب منطقه خود کردند.

تعداد زیاد ایرانیان مقیم این کشورها، قرابت‌های مذهبی، داشتن روابط مستحکم اقتصادی و سیاسی با برخی از این کشورها بیشترین انگیزه را برای حضور در این بازارهای متمول به وجودآورده است.

علاوه برمناطق یادشده نباید ازبازارهای سنتی و قدیمی خود نظیراروپا (آلمان،فراسنه و انگلیس ) و ژاپن غفلت کرد. برای افزایش نفوذ در این بازارها باید چاره‌اندیشی کرد و ضمن آسیب‌شناسی مشکلات فرا روی توسعه روابط گردشگری با این کشورها، زیرساخت‌های لازم برای جلب رضایت گردشگران این کشورها را فراهم کرد.

کشورهای آمریکا و کانادا به دلیل حضور گسترده ایرانیان وطن‌دوست و اذعان و علاقه‌مندی همیشگی مردم این کشورها به شکوه و عظمت تاریخ و فرهنگ ایران‌زمین بازارهای مناسب و درخور توجهی هستند که لازم است راهکارهای مناسب دیپلماتیک و فرهنگی برای جذب بیشتر گردشگران این کشورها درنظرگرفته شود.

کشورهایی مانند اندونزی و مالزی در جنوب شرق آسیا و برخی کشورهای قاره آمریکا مانندمکزیک و شیلی که به دلائل خاص مانند متحد استراتژیک بودن و روابط فرهنگی دیرینه، داشتن قدرت اقتصادی درخور توجه هستند را می‌توان به عنوان بازارهای نوظهور در نظر گرفت. 

 

منبع: میراث آریا

ضرورت بازنگری دربازارهای جهانگردی ایران

    اهل فن، همواره، هنگام سخن گفتن از جهانگردی از آن به عنوان یک صنعت یاد می‌کنند .

سر و کار داشتن با یک صنعت بدون به کاربردن مفاهیمی همچون بازار(market) ، مشتری (customer)،عرضه (supply) ،تقاضا(demand) ،رقابت (competition)،محصول (product) و ده‌ها مفهوم تکنیکی دیگر گریزناپذیر است .

مفاهیم یاد شده به دلیل ذات صنعت جهانگردی ،در این صنعت کاربرد خاص خود را دارند. چرا که این صنعت تولیدات و کالاهایی غیر ملموس دارد و صادرکردن آنها ،هنگام واردکردن خریدار، معنا می‌یابد .

کالاها و خدمات این صنعت تمامی جاذبه‌های ،منابع ،امکانات ،خدمات و آن چیزی است که شوق دیدارش و استفاده و تجربه کردنش ،جهانگردان را به یک مقصد می کشاند .

جهانگردان هنگامی که در حال بازدید از یک جاذبه تاریخی هستند در واقع در حال خرید کالای جهانگردی و هزینه کردن هستند. خدماتی که یک راهنمای تور،گارسن رستوران ،راننده اتوبوس و امثالهم می دهند درحقیقت کالاها و تولیدات ناملموسی هستند که نه می توان آنها را انبارکرد و نه می توان آنها را به خارج صادرکرد بلکه باید کوشید تا خریدار برای خرید وارد شود.

هنگامی که در نمایشگاه‌های جهانگردی یا در فضای مجازی خیل تولیدکنندگان و ارائه دهندگان کالاها و خدمات جهانگردی کشورهای مختلف را می بینیم در می‌یابیم که این صنعت تا چه اندازه رقیب دارد.

در این بازارها هر کشوری تلاش دارد تا با نمایش تمامی داشته ها و توانمندی‌های خود بتواند سهم خویش را از بازارهای جهانگردی جهان کسب کند.

از دیرباز کشورهای اروپایی مانند فرانسه ،انگلستان .آلمان به عنوان بازارهای سنتی ما مطرح بوده و سالانه هزاران نفر از اتباع این کشورها از کشور ما دیدن کرده و در آینده نیز دیدن خواهند کرد.

این گروه از جهانگردان بیشتر طالبان جاذبه‌های فرهنگی و تاریخی کشور کهن ما بوده و با مطالعه تاریخ و تمدن ایرانی و اسلامی درصدد برمی آیند شکوه این تمدن و تاریخ را از نزدیک دیده و لمس کنند.

در کنار این بازارهای سنتی ،بازارهای تقریبا نوظهوری چون ژاپن نیز برای صنعت جهانگردی کشور ما وجود دارد که البته با توجه به جنس جهانگردان ژاپنی و حساسیت‌ها و ملاحظه کاری‌های همیشگی این مردم کمتر شاهد حضور انبوه گردشگران ژاپنی بوده ایم و این بازار همواره با تزلزل همراه بوده است .

توانمندی و غنای کشور ما هم از لحاظ تنوع و هم تعدد جاذبه های جهانگردی دست کم بر اهل فن و تصمیم گیرندگان این صنعت پوشیده نیست .

وجود دست کم یک میلیون اثر تاریخی موجود درکشور ما ارزشمند است اما روشن است که این ،همه توانمندی جهانگردی کشور ما نیست . هنگامی که به طیف نه چندان متنوع جهانگردانی که طی چهل سال اخیر از کشور ما دیدن کرده اند، نگاهی می اندازیم، در می یابیم که ما بیشتر بر روی گردشگران فرهنگی تمرکز کرده و بازارهای خود را نیز بیشتر از بین خریداران و علاقمندان آثار فرهنگی و تاریخی برگزیده ایم .

درست است که کشور ما به لحاظ حساسیت‌های فرهنگی ،مذهبی ،اخلاقی و دینی‌مان ،مقصد گردشگران رفاه طلب و خوشگذران نیست اما طیف رنگارنگ انواع گردشگران نشان می دهد که ما از جذب بسیاری از گردشگران که به حساسیت‌های ما توجه دارند، نیز غافل بوده ایم .

تاملی هر چند کوتاه درباره اندازه قرابت‌های فرهنگی و مذهبی که با کشورهای همسایه داریم دست کم اهمیت کشورهای همسایه و ضرورت توجه به آنها را در نزد ما بیشتر می کند.

بازارهایی که از توجه جدی به آنها غافل بوده ایم به کشورهای همسایه ختم نمی شود.کشور ما در بسیاری موارد،اول ،تک و منحصر به فرد است و تعداد جهانگردانی که در سراسر دنیا به دنبال تجربه کردن موارد تک و منحصر به فرد هستند ،کم نیست .
سیستم انتخاب بازار جهانگردی براساس مولفه‌ها و گزینه‌هایی است که هریک امتیاز خاص خود را دارد و در نوشته ای دیگر به آن پرداخته خواهد شد. 

 

منبع: خبرگزاری میراث آریا