کوشش ایرانیان برای همزیستی آشتیجویانه جوامع بشری و پاسداشت زیستبوم
دکتر رضا مرادی غیاث آبادی
نگاهبانی و گرامیداشت طبیعت و زیستبومهای بشری و جامعهای آرام، آزاد و شاد، در گذر هزاران سال همواره برای ایرانیان وظیفهای بزرگ و مقدس دانسته میشده است. بسیاری از باورها، آیینها و جشنهای ایرانی از پدیدههای طبیعت برخاسته و از آن الهام گرفته شده است.
در «اوستا» کتاب مقدس و کهن همه ایرانیان با هر گرایش دینی، بیشتر از هر چیز دیگری به ستایش پدیدههای طبیعت، همچون آسمان، زمین، خورشید، ماه، آب، باد، ابرها، جویباران، دریاها، گیاهان و جانوران پرداخته شده و گرامی داشته شدهاند. در اوستا با رویکردی جهانی و بدور از هرگونه برتریطلبی، همگی زنان و مردان جهان «در هر سرزمینی که زاده شده باشند» ستوده شدهاند. مردان و زنانی که «برای پیروزی راستی، کوشیدهاند و خواهند کوشید» و نیز «آنان که گیاهان بارور را در پردیسهای زیبا بنشاندند». در سرودهای این کتاب، ایزدی بزرگ بنام میترا ستوده شده است که پاسبان مهر و پیمان است و مردمان را «خانمانی پر از آشتی، پر از آرامی و پر از شادی میبخشد».
اما از سوی دیگر در اوستا، رنج دیرین مردمان ایرانی نیز بازگو شده است. رنجیدگی از کسانی که همواره زیستگاههای شاد و آرام آنانرا به تباهی میکشیدهاند؛ رنج همیشگی از آنانی که «خشم را بزرگ میدارند و مردمان را آزار میرسانند. آنان که ستم میکنند و خوشبختی مردمان را باز میستانند». همچنین در این سرودها، این نیایش و آرزوی همیشگی ایرانیان فرا آمده است که «ما را از آسیب ستمگران رهایی ده، منش جنگخواهان را از ما دور ساز».
باورهای ایرانیان به زندگانی صلحآمیز و آشتیجویانه و احترام به پدیدههای طبیعت، در سراسر آثار ادبی و هنری و معماری آنان به چشم میخورد و شیوه برگزاری جشنهای آنان نیز از همین باور دیرین سرچشمه میگیرد. تقریباً همگی جشنهای ایرانی برگرفته از رویدادهای کیهانی و طبیعی بوده و دستورهای خاص قومیتی و دینی نیست. آیینهای ایرانی با شرکت همه مردمان و با شادی و سرور دستهجمعی برگزار میشده و مفهومی به نام «اقلیت» در فرهنگ و ادبیات آنان معنا نشده و بکار نرفته است. در آیینهای ایرانی نه تنها اثری از خشونت و بدرفتاری با طبیعت و گیاهان و جانوران دیده نشده، بلکه حتی با آدابی همراه است که به انگیزه پاکیزگی و پاسداری از محیط زیست و همزیستی جوامع بشری برگزار میشود.
آنان در سیزدهمین روز بهار، تابستان و پاییز، جشنی همراه با سرکشی به طبیعت در ستایش «تیشتَـر» ایزد بارندگی برگزار میکنند. در دوم اردیبهشت، جشن گردآوری گلها و گیاهان دارویی؛ در آغاز تابستان، جشن بلندترین روز سال و کمال خورشید؛ در ششم تیر، جشن شکفتن گل «نیلوفر»؛ در پانزدهم تیر، جشن کهنترین مراسم «خامخواری» شناخته شده در جهان؛ در هجدهم مرداد، جشن نوشیدنیهای گوناگون به نام «مَی خواره»؛ در نخستین و شانزدهمین روز مهر، جشن گرامیداشت «میترا» ایزد راستی و پیمان؛ در دهم آبان، جشن گرامیداشت «آناهید» ستاره آبهای روان و یکی از گرامیترین ایزدبانوان اسطورهای ایران؛ در آغاز زمستان، جشن زایش خورشید؛ در پانزدهم دی، جشن کهن هنرمندان و پیکرتراشان به نام «بَـتیکان» همراه با ساخت تندیسهای گوناگون؛ در بیستودوم بهمن، جشن «بادروزی» در ستایش باد و آسمان پاک؛ و همچنین جشنهای پرشمار دیگری برای گلابگیری، برای آغاز فصل کشاورزی، برای بارش نخستین برف سال، برای شکفتن گل سرخ (شقایق)، برای فصل چیدن انگور، انار و فندق. اینها، تنها نمونههایی اندک از آیینهای پرشمار سالانه ایرانی است.
اما آیینهای نوروزی عملاً از اول ماه اسفند آغاز میشود. در اسفندماه، ایرانیان زمین را آماده رویش و بارور میدانند و همچون بانویی گرامی از او پاسداری و مراقبت میکنند. حتی نام این ماه در آغاز به معنای زمین بوده است و پنجمین روز این ماه را روز بزرگداشت زمین بارور و همتای انسانی آن یعنی بانوان میدانند.
در سراسر اسفندماه، ایرانیان آیینهایی در پیشواز فرارسیدن نوروز که در واقع هنگامه زایش زمین و آغاز فصل بهار دانسته میشده است، برگزار میکردهاند. روز اول این ماه، همزمان با جشنی بنام «آبسالان» است که به مناسبت روان شدن جویباران و آبشارها، و همراه با نمایشهایی شاد و خندهآور بنام «کوسهسواری» انجام میشده است. در دهم اسفند جشنی به نام «وخشَـنکام» را بر کنار رودها و در گرامیداشت آنها برگزار میکردهاند. نوزدهم اسفند را «نوروز رودها» مینامیدند و در این هنگام به لایروبی و پاکسازی چشمهها، نهرها و کاریزها میپرداختهاند و حتی بر آنها عطر و گلاب میپاشیدهاند. بیستم اسفند را روز «گلدان» میدانستند و به این مناسبت به کاشت گلها و گیاهان و درختکاری روی میآوردهاند. در بیستوششم اسفند یاد و نام پیشنیان از دنیا رفته خود را گرامی میداشتند. در شب آخرین چهارشنبه سال، همه ناپاکیها را از خانه، باغ و گذرها میزدوده و آنها را آتش میزدهاند و حتی خود نیز بگونهای نمادین و برای پاکیزه شدن از همه بدیها و کدورتها، از بالای آتشها میگذشتهاند. در آخرین روز زمستان، در جشنی به نام «اوشیدَر»، دختری آراسته را سوار بر شتری زیبا و آذین شده به کنار آبهای فرخنده و گرامی دریاچه هامون میبردند تا مراسم نمادین باروری و زایش سوشیانت (موعود نجاتبخش ایرانی) را با سرود و شادمانی برگزار کنند. و در آخرین شب سال، چراغی به نشانه روشنایی و فروغمندی و پایندگی همیشگی خانه و کاشانه و میهن خود، در درون هر خانه، و آتشی نیز بر فراز بامها برمیافروختهاند.
اینک، بامداد «نوروز خجسته پی» فرا میرسد. نخستین روز بهار و روز زایش زمین؛ روز تولد طبیعت، شکوفایی گلها و نغمههای پرندگان؛ فرخندهترین روز و جشن ایرانیان؛ جشنی که همه آیینهای اسفندی پیشدرآمد آن بود. روزی که برگزاری جشن باشکوه آن، دستور و خواست هیچ شخص، حکومت، دین یا قومی نبوده است و تا امروز همه کوششهای کسانی که خواستهاند به آن رنگ و بوی مذهب و قومیت خود را بدهند، با شکست روبرو شده است. نوروز، همواره در نبرد با کسانی که قصد نابودی یا تحریفش را داشتهاند، پیروز و سرافراز برآمده است.
مهمترین ویژگی نوروز در همبستگی و همزیستی همه مردمان است. مردمانی که با گرد آمدن بر کنار یکدیگر، شادی خود را با هم تقسیم میکنند. با بوسیدن روی یکدیگر، از کدورتها دوری میجویند. و با دیدار از بزرگسالان، سپاس و قدرشناسی خود را تقدیم آنان میکنند. بزرگسالانی که به کودکان مشتاق، تخممرغی ارزانی میدارند که نماد گیتی و زمین است. مادربزرگانی که ظرفی از سبزههای تازهپرورانده خود را به فرزندان پیشکش میکنند و جوانانی که چه دلبستگی ژرفی به سبزهای دارند که از دستان مادربزرگ خود برگرفتهاند. سبزهای که مادربزرگ در سراسر اسفندماه، همچو فرزندی نازنین پرستاریاش میکرد. بر بالای آن رواندازی میگسترد و چندین بار در روز بر آن آب میپاشید. بارها آنرا جابجا میکرد تا همواره در پرتو نور خورشید باشد. هر روز، بارها آنرا تماشا میکرد تا سر زدن «نخستین جوانه»های آنرا ببیند و به همه خبر بدهد.
بر سفره «هفتسین» نوروزی ایرانیان، میتوان آب را دید و آینه را، میتوان اسپندی را برافروخت و اخگر کوچک «نوکچهای» (شمعی) را، میتوان نانی را خورد و پنیر و سبزیای را، میتوان سیب و سنبلی را بویید و عطر گلاب را، میتوان سمنویی را چشید و کتابی را خواند. آیینهای کهن ایرانیان و سفره هفتسین آنان برای یک زندگانی نیک و خرم، و برای جامعهای که خواهان احترام متقابل همه ملتها به یکدیگر است، برای ملتی که نیاکان او از دیرباز چنین نیایش میکردهاند که «بادا گفتار آرام بر جهان؛ بادا کامروایی بر جهان، بادا آبادانی بر جهان» چه چیزی کم دارد؟
ما ایرانیان، ضمن احترام به باورها و آیینهای همه مردم جهان، از هر نژاد و تبار و دین و ملیت، آرزو داریم در هر کشوری که هستیم، بتوانیم نوروز و آیینهای پیوسته به آنرا به شادی و خرمی برگزار کنیم و دیگران را نیز در شادی خود سهیم سازیم.
یاری رساندن به ایرانیان برای برگزاری آیینهای نوروزی، احترام به یادمانی کهن برای پاسداشت زندگانی نیک و سعادتمندانه بشری، و یاری به اندیشهای است که نگاهبانی از زمین سرسبز و منش توأم با همزیستی صلحآمیز بشری را همواره وظیفه دیرین و مقدس خود میدانسته است و میداند.
منبع: ghiasabadi.com
کشور ایران با توجه به وجود تنوع فراوان زیست محیطی و اماکن تاریخی- باستانی در مقایسه با دیگر کشورهای جهان، برای رسیدن به شرایط استفاده ی بهینه از مواهب موجود و جــذب گردشگری و بهره برداری اقتصادی، فاصله ی زیادی دارد.
استان مازندران به خاطر شرایط ویژه ی منطقه ای و برخورداری از مواهب طبیعی و تاریخی دارای پتانسیل بالقوه ای ست که باید به فعالیت مطلوبتری برسد.
حضور دریاچه ای عظیم و نادر در جهان که به خاطر وسعتش دریا نامیده می شود و کوههای سربه فلک کشیده ای که از عظمت کوه دماوند بهره جسته و چون بال سیمرغی سبزفام، دشت مازندران را در آغوش کشیده است و آثار تاریخی فراوانی که هر یک می تواند هزاران گردشگر را به خود بخواند، از پتانسیل های بـرجسته ای ست که قدم به قدم در این سرزمین یافت می شود. استانی که در بسیاری از فصـول، اختلاف دمای مناطق آن نزدیک به پنجاه درجه سانیگراد می رسد و می توان چهار فصل سال را در گردشی یک روزه حس کرد. جنگل های انبوه و آبشارانی بی بدیل در یکسو و دریایی آوازه خوان، سمفونی حیاتی را اجرا می کنند که هر مسافر را در عطر بهارنارنج خود سرمست می کند و طراوت زندگی را در بارش نرم خود منتشر می نماید.
مناطق جلب گردشگر در استان مازندران کم نیست و تنها نام بردن از آن فرصتی جانانه می خواهد تا اسامی رودها، غارها، تپه های باستانی و جنگل ها، حیوانات خاص منطقه و گونه های مختلف گیاهان دارویی منطقه را بازگو کنیم.
این همه تنها نشانه هایی از موجودیت و هویت سرزمین ماست که می تواند هر گردشگری را به خود دعوت نماید و در کنار مواهب طبیعی، دست افزارهای بشری خود را یادگار خانه های مردمانی در هر گوشه ی جهان نماید.
فارغ از اماکن دور از دسترس و ویژه ای که مسافران و گردشگران حرفه ای را به شوق دیدار از جاذبه های مختلف و خاص در منطقه، به سوی خود می خواند، استان مازندران مسیر عبور گاه اجباری مسافران و گردشگرانی ست که به شوق زیارت امام هشتم و گاه جهت استفاده از دریا، میهمان سرزمین ما می شوند و در سایه سار درختی و کنار چشمه ساری، با طبیعت پیوندی یگانه برقرار می نمایند.
نقش تبلیغات و معرفی جاذبه های موجود و ایجاد شرایط اقامتی در جلب و جذب گردشگر، بر هیچ کس پوشیده نیست و باید علاوه بر تلاشهای قابل تقدیر انجام شده، در جهت ایجاد تسهیلات ضروری اقدامی جدی نمود.
در همین راستا مواردی از موانع موجود در گردشگری استان مازندران را با کلیاتی قابل تجزیه و فارغ از بررسی موشکافانه برمی شماریم:
- راه به عنوان اولین و بدیهی ترین مسیر رسیدن به مقصد، متاسفانه از استانداردهای لازم برخوردار نبوده و عرض کم جاده، رانش زمین در بخش کوهستانی، نبود علائم راهنمایی در برخی از مسیرها عاملی جهت ایجاد تصادف و وحشت خواهد بود و گردشگر هرگز نخواهد توانست با تکیه بر احتمالات به مناطق ناآشنا سفر نماید. رشد گردشگری در جهان همراه با توسعه ی شبکه حمل و نقل بوده و بدون آن رشد نخواهد کرد.
- نبود مراکز مستمر اطلاع رسانی و آگاهی بخشی از امکانات موجود در اماکن تاریخی- طبیعی، گردشگر را از حضور در این اماکن منصرف خواهد نمود.
- فاصله ی زیاد شهرها و دریا با توجه به کمبود شدید ساحل و مسدود بودن برخی از سواحل دریا. براساس گزارش سازمان حفاظت محیط زیست از ١٧ نقطهی دریا نمونه برداری کرده است که متاسفانه هیچ یک از این نقاط قابل شنا کردن نبوده است. تخلیه ی پساب های صنعتی به رودخانه ها و آلودگی محیط زیست علاوه بر مرگ و میر ماهیان موجب گریز گردشگر از منطقه نیز خواهد شد.
- گردشگران در مناطق معروف و مطرح منطقه به علت نبود اطلاع رسانی از پیشینه و تاریخ مکان حضور خـود بی بـهره بوده و تنها بازدید کننده ای عادی محسوب می شوند. بدیهی ست که معرفی امـاکن خاص می تواند، پیشینه و عظمت آن را در جلب و جذب گردشگر دوچندان نماید و با توضیح تخصصی و مدون می توان از گزارشات غیرکارشناسانه و گاه متناقض جلوگیری کرد.
- نبود مدیریت های مداوم در برخی از مناطق تاریخی- طبیعی و عدم نظارت مستقیم موجب آسیب رسانی جدی به آثار تاریخی و امکانات موجود خواهد شد.
- عدم برنامه ریزی و کمبود امکانات اولیه، برخوردهای سلیقه ای، کمبود متخصصین واجد شرایط و یکسویه نگری در مدیریت اماکن تاریخی- طبیعی منطقه نه تنها موجب جلب گردشگر نخواهد شد بلکه علاوه بر نبود امکانات در قیاس با اماکن همجوار جدید التاسیس، موجب گریز گردشگر و تقویت تجمع در نقطه ی دیگر می گردد و سرمایه های معنوی و مادی را از دست خواهد داد.
- فراوانی کشفیات باستان شناسی و اسناد تاریخی و هنرهای دستی و سنتی مهمترین بهانه برای داشتن نمایشگاهی دائمی و موزه ای منطقه ای محسوب می شود. مازندران توان آن را دارد تا تنها با تکیه بر آثار کهن خود، بی نیاز از دیگر مناطق، موزه ای سرشار از دست افزارهای بشری سرزمین خود را داشته باشد. نبود موزه، خلایی فرهنگی و تاریخی در شناخت سرزمین ماست.
- با سرانجام یافتن کیفی مسائل مبتلابه گردشگری می توان به دغدغه ی بزرگ جامعه ی ما ، مشکل بیکاری، رسیدگی کرد. مطابق استانداردهای جهانی، ورود هر 6 گردشگر خارجی، یک شغل ایجاد می کند و در کنار هر شغل مستقیم، 1/2 درصد شغل غیرمستقیم نیز ایجاد می شود. پیش بینی می شود که تا سال 2010 میلادی، گردشگری موجب اشتغال 43 درصد از جمعیت جهان شود و امیدواریم ما هم سهمی در این فرایند پردغدغه داشته باشیم.
- استان مازندران می تواند با معرفی متخصصانه ی اماکن تاریخی-طبیعی و ایجاد بستر مناسب برای حضور گردشگر، با استانهای اصفهان و فارس به رقابت برخیزد و یک گردشگر حرفه ای باید بداند بخشی از هویت علویان وصفویان در مازندران خانه دارد.
- حضور بخشی از آثار طبیعی، تاریخی و دینی در شهرها، ضرورت برنامه ریزی شهری را ایجاب می کند. گردشگر مشتاق می خواهد در این دیدار با محیطی پاک، غیرآلوده و جذاب مواجه شود. با آنکه در بروشورهای چاپ شده جهت جلب گردشگر با اسامی اماکن فروانی روبرو هستیم، متاسفانه شهرداری ها شرایط حضـور را آسان ننموده و متاسفانه گردشگر حتی داخلی با زباله ها، حیوانات جونده، خیابان های پر چاله، پیاده روهای خاک آلوده و نامتجانس و بازارهایی غیربهداشتی و غیرجذاب، نمی تواند خود را به اقامتی در حداقل زمان راضی نماید.
- حمایت از بخش خصوصی و ایجاد تسهیلات و نگرش استعداد بومی در ایجاد بافت های سنتی و عرضه ی صنایع بومی در ساخت و ساز بخش دیگری از نیاز منطقه محسوب می شود و استفاده از پتانسیل موجود و حمایت از تشکل های مختلف غیردولتی می تواند بخش عظیمی از نیروی جوان و کارآمد را به میدان اشتغال وارد نماید.
امید داریم تا با سرانجام یافتن نیاز منطقه و تحقق آن از مرحله ی تئوری به عمل، شهری سالم و شایسته، منطقه ای پرطراوت و استانی مهمان پذیر داشته باشیم تا ایران کهنسال ما بتواند جهان را بر سفره ی اندیشه، فرهنگ، تاریخ و تمدن خود بنشاند و آن را از سرچشمه های زلال خود بنوشاند.
کشورهای اروپایی ابعاد گسترده این صنعت را از نظر تولید اشتغال و ایجاد درآمد درک کرده اند و از چند دهه پیش به شدت به توسعه این صنعت پرداخته اند . تبلیغات تلویزیونی گردشگری موضوعی است که تمام کشورهای توسعه یافته این صنعت از آن بهره برده و می برند ، تبلیغاتی گسترده که علاوه بر پخش آگهی و تیزر ، دامنه آن به فیلم های سینمایی ، فیلم های مستند ،سریالهای تلویزیونی و فراتر از آن کانالهای مخصوص تلویزیونی کشیده شده است . تهیه کنندگان و کارگردانان این برنامه ها ضمن شناسایی مکانهای گوناگون اعم از طبیعی ، تفریحی ، فرهنگی ، اقتصادی و ... اطلاعات کامل و جامع ای از قیمت ها ، کالاها و محصولات هنری و .. به مخاطبان خود ارائه داده و تشویق به بازدید از این محل ها و حضور در جشوارهای خرید می نمایند ، چرا که یکی از انگیزه های قوی توریست ارضاء انگیزه خرید است .
کشورهای فرانسه با بیش از 80 میلیون نفر توریست خارجی ، اسپانیا 60 میلیون نفر، آمریکا 55 میلیون نفر ، چین 52 میلیون نفر، ایتالیا46 میلیون نفر و باگذشت تجربه چند با نگاه ی تازه ، بدنبال بازارهای جدید توریست و توریسم نوین هستند، آنها به خوبی می دانند که هر توریست به منزله ورود حداقل 1000 دلار به چرخه اقتصاد و اشتغال است برای مثال کشور ترکیه با حفظ میراث فرهنگی و محیط زیست و با اتکا بر روزنه های تاریخی و مکان های توریستی صنعت و اقتصاد خود را به پیش میبرد . یکی از این جلوه ها آیین بزرگداشت 10 روزه مولانا و شب عروس در شهر قونیه است که شاهد حضور 5 هزار نفر در هر برنامه سماع می باشد . واقعیت این است که بسیاری از کشورها مثل ترک ها برای توریست های ایرانی سرمایه گذاری کرده اند و به جای سرگرمی با آمار خیالی و اخبار غیر واقعی برای اذهان عمومی به واقع کار کرده اند در ترکیه با یک مقبره بیش از 200 هزار نفر میتوانند بشکل مستقیم ارتزاق کنند در حالی که آمار کل گردشگران خارجی و یا آمار شاغلین مستقیم این صنعت در کشور به این رقم نمی رسد و ما هنوز بدنبال توسعه هتل داری و گسترش شبکه ها و موسسات توریستی هستیم. البته تبلیغات سوء برعلیه ایران و شناسایی ایران به عنوان کشوری نا امن یکی از دلایل کاهش فاحش آمار توریست خارجی به ایران است.
بهترین و موثرترین شیوه برای جلب توریست که به منزله تبلیغات حضوری و فروش محصولات و صنایع داخلی است برگزاری نمایشگاههای بزرگ در کشورهای توریست پذیر آنهم در مقاطع زمانی تراکم توریستی با بکارگیری جلوهای تاثیرگذار هنرهای نور و تصاویر معماری و طراحی برگرفته از آثار هنری ، تاریخی و جلوه های زیبای با مجریان آشنا به زبان بین الملل و بومی در قالب مردمان هر منطقه باپوشش لباسهای محلی و... است.
فرستنده: عادل روحی
ضرورت توجه به صنعت توریسم در استان مازندران
«رها کردن زباله در طبیعت، بیتوجهی شما را به محیط زیست میرساند و مانند آن است که شما زبالههای خود را زیر کابینت یا زیر فرش مخفی کردهاید.»
محمد منظرنژاد ـ فعال حوزهی گردشگری و راهنمای اکوتوریسم ـ توصیههایی را برای سفر در تعطیلات نوروزی ارائه کرده و از مسافران طبیعت و سایتهای تاریخی خواسته است، با قضاوت رفتارهای خود در سفر، از آثار طبیعی و تاریخی بیشتر محافظت کنند.
او در این مطلب آورده است: با توجه به سفرهای سالهای اخیر در ایران و تجربههای بهدست آمده، از تمام گردشگران خواهشمندم که خود را قاضی کنند و در عملکرد و رفتار گردشگری خود قضاوت کنند و از هیچ سازمانی در نوع رفتار گردشگری خود گلهمند نباشند و بدانند که این وظیفهی همگی ماست و به نوع شخصیت و رفتار شخصی ما بستگی دارد و طبیعت نباید تاوان کمکاری ارگانها یا ضعف رفتار شخصی گردشگر را بدهد. لذا خواهشمندم در رفتار خود دقت و به نکات زیر توجه کنیم:
- آیا تا به حال به زبالههای شخصی خود فکر کردهاید و برای کاهش تولید زباله برآمدهاید؟ سعی کنید در سفرهای خود از ظرفهای شخصی استفاده کنید و از ظرفهای یکبار مصرف استفاده نکنید. همچنین از مواد، وسایل و مواد غذایی استفاده کنید که کمترین زباله را تولید کند.
ـ تا جای ممکن زبالههای خود را تا شهر و به نزدیکترین سطل زباله حمل کنید. اینکه بعضی از افراد، سازمانها را مقصر میدانند و از نبود سطل زباله گله میکنند، هیچگونه ارتباطی به نوع رفتار شخصی ما ندارد، زیرا میتوانیم با کمترین هزینه (همراه داشتن کیسهی زباله) زبالههای خود را جمعآوری کنیم و به نزدیکترین سطل زباله در مسیر برسانیم و بدانیم رها کردن زباله در طبیعت، بیتوجهی شما را به محیط زیست میرساند و مانند آن است که شما زبالهی خود را در زیر کابینت یا به زیر فرش مخفی کردهاید. با انباشت زبالهها اثرات مخرب زیستمحیطی پدیدار میشود و این به معنی آن است که محیط زیست مانند خانهی ماست.
- زبالههای تر خود را با فکر برگشتپذیر بودن به طبیعت و قابل بازیافت بودن آن، در طبیعت رها نکنید، چون جلوهی طبیعت و آن تصویر زیبا از بین میرود. لذا خواهشمندیم که چهرهی زیبای طبیعت را برهم نزنیم و بگذاریم که همهی گردشگران با نگاه به این طبیعت زیبا، به مسؤولیتپذیر بودن بیشتر اهمیت بدهند.
- سعی کنید همانگونه که به طبیعت وارد میشوید به همانصورت طبیعت را ترک کنید، به آن معنی که افراد بعدی فکر کنند، کسی به آنجا راه نیافته است.
ـ در صورتی که زبالهای در طبیعت میبینید، خود را مسؤول بدانید و آن را بردارید و در کیسهی زباله قرار دهید. شاید این حرکت شما در فردی یا افرادی که در مسیر هستند فرهنگسازی کند و سبب حرکت دستهجمعی برای پاکیزگی محیط زیست شود.
ـ در طبیعت از صدای طبیعت (صدای پرندگان و جانوران، رودخانه و برگها) لذت ببرید و از سر و صدا و بلند کردن صدای موزیک بپرهیزید، چراکه پایداری و زندگی حیات وحش را مختل میکند و سبب مهاجرت حیات وحش منطقه میشود.
ـ خواهشمندیم خاطرات خود را با برداشتن عکس از جاذبهها به ثبت برسانید و از برداشت هرگونه نمونهی جانوری و گیاهی و زمینشناختی، رسوبات و فسیلهای دریایی بپرهیزید، چراکه برداشت هر تکه از آن، چرخهی اکوسیستم را برهم میزند.
در سالهای اخیر شاهد برداشت ماسههای نقرهیی از جزیرهی «هنگام» بودیم و باید گفت، هماکنون در آن ساحل، دیگر ماسه نقرهیی وجود ندارد و گردشگران بدون مسؤولیتپذیری، ماسهها را برداشت کرده و با خود بردهاند و پس از انجام خرید خود و با توجه به سنگینی ماسهها، آنها را در هتل یا خیابان رها کردهاند. تصور این حرکت از ابتدا تا انتها و قضاوت با خود شما.
در صورتی که با افرادی مواجه میشوید که از عناصر طبیعت برای درآمدزایی استفاده میکنند، آنها را با خرید خود حمایت نکنید. در سالهای اخیر مشاهده کردیم تعدادی از افراد به فروش شاخ گوزن و قوچ و ... میپردازند و تعدادی نیز مرجانها را میفروشند. باید گفت این کار به زندگی حیات وحش لطمه وارد میکند. با کندن یک تکه مرجان تمام اکوسیستم ساختاری مرجان و نیز چرخهی زندگی ماهیها به خطر میافتد. زمانی خواهد دید که جانداران برای تأمین عناصر مورد نیاز بدنشان از شاخهای حیوانات رها شدن در طبیعت، تغذیه میکنند.
ـ در رفتوآمدهای خود به طبیعت سعی کنید از مسیرهایی تردد کنید که کمترین خسارت و کمترین فرسایش را به طبیعت بزند. در سالهای اخیر با توجه به وجود مسیرهای معین (مشخص شدن زون حساس و زونهای گردشگری) گردشگرانی را شاهد بودیم که از هر گوشه و کناری خود را به جایی میرساندند که نتیجهی آن تخریب بود. برای مثال، بالا رفتن از رسوبات تشکیلشده از دورانهای بسیار قدیم در درهی ستارهها و در نهایت تخریب یا بالا رفتن از آثار فرهنگی بسیار قدیمی و مهم مانند چغازنبیل.
ـ برای سفر و برنامهی خود مسؤولیتپذیر باشید و کمی دربارهی منطقهی مورد هدف مطالعه کنید و با آداب و رسوم و فرهنگ افراد منطقه آشنا شوید. هر منطقه از ایران دارای یک فرهنگ خاص و اعتقادات خاصی است. بنابراین باید به اعتقادات و فرهنگ مردم بومی منطقهی هدف گردشگری احترام بگذارید.
ـ با محیط بانان در مناطق چهارگانهی محیط زیست و مسؤولان گردشگری در سایتهای مورد هدف همکاری کنید.
ـ در مسیرهایی که با عشایر و خانوادههای کوچنده (عشایر) مواجه میشوید، بدون هماهنگی به چادرهای آنها وارد نشوید و عکاسی نکنید، چراکه چادرهای آنها مانند خانههای ماست. آیا ما دوست داریم افرادی ناشناس به خانهی ما وارد شوند و از ما عکاسی کنند. لذا باید با سرپرست آنها آشنا شوید و در صورت تمایل از سوی آنها، عکاسی کنید.
برای رسیدن به اهداف زیستمحیطی پیشنهاد میکنم، علاوه بر داشتن احساس مسؤولیت، ابزارهایی مانند کیسهی زباله، دوربین چشمی و عکاسی برای تماشای طبیعت و ثبت خاطرات، کتاب راهنما، نقشهی منطقه و لباس مناسب و همرنگ با طبیعت همراه داشته باشید.
طبیعت در سفر میزبان شماست، سعی کنیم بهعنوان گردشگر برای میزبان، مهمان خوبی باشیم و به حقوق میزبان احترام بگذاریم. به یاد داشته باشیم، بهترین عبادت برای پروردگار، استفاده صحیح از نعمتهاست. با مسؤولیتپذیری و احساس مسؤولیت میتوان از طبیعت بهتر استفاده کرد.
منبع: ایسنا
زلزله 9 ریشتری ژاپن توریسم بیشترکشورهای آسیا از جمله چین، هند، فیلیپن و اندونزی را نیز دچار زیان و خسارت کرده است. این زلزله تاکنون یک هزار نفر تلفات انسانی به همراه دشته است.
فعالان صنعت گردشگری تایلند، چین، فیلیپین، اندونزی و گینه نو از هم اکنون آماده رویارویی با عوارض ناشی از زلزله 9 ریشتری شمال شرق ژاپن شده اند که گفته می شود شهرهای ساحلی دراین کشورها را نیز تحت تاثیر قرار داده است.
مقامات توریسم تایلند با اظهار نگرانی از عوارض منفی سونامی ژاپن بر صنعت گردشگری این کشور اعلام کردند که شرکت های خطوط هوایی وموسسات تورگردانی پیش بینی می کنند که این فاجعه صنعت توریسم را به کشور ژاپن و نیز از کشور ژاپن طی تعطیلات تابستان آینده به شدت تحت تاثیر قرار دهد.
«آناکه سریشه واچارت » مدیر اتحادیه تجارت توریسم تایلند و ژاپن با اعلام این مطلب گفت:« طی تعطیلات تابستانی که از ماه مارچ و آوریل که تقریبا سالانه یک میلیون توریست ژاپنی روانه تایلند می شوند وهرچند برای برآورد میزان خسارت ها زود است اما انتظار می رود عوارض منفی آن تا مدت ها بر توریسم کشورهای منطقه نیز باقی بماند.
از دیگر سو بروز این حادثه تاثیر مخربی نیز بر میزان سرمایه گذاری در تایلند و کشورهای دیگر آسیایی می شود که قبلا به دلیل نیرومند شدن ین ژاپن قصد داشتند بر میزان جذب سرمایه گذاری های خارجی بیفزایند. اما بروز سونامی تاثیر منفی بر این روند خواهد داشت. درواقع ارزش ین ژاپن بلافاصله پس از وقوع زلزله و اعلام آن در رسانه ها کاهش شدید یافت.
علاوه بر این پس از وقوع حادثه در شهر سیندایی ژاپن در300 کیلومتری شمال توکیو که به شدت مورد حمله امواج قرار گرفته وضعیت هشدار برای وقوع سونامی در کشورهای فیلیپین و تایوان نیز اعلام شده است.
در این میان مقامات تایلند نیز هشدار داده اند که سونامی ممکن است به استان های جنوبی این کشور نیز سرایت کند. در این میان سرمایه گذاران در بورس های جهانی نیز واکنش منفی نسبت به انی رخداد نشان داده اند.
اما تنها تایلند نیست که تعداد بسیار زیادی توریست ژاپنی را از دست دادهبلکه تعداد بسیار زیادی توریست تایلندی نیز از سفر به ژاپن خودداری می کنند. این درحالی است که تعطیلات و نیز فستیوال سونگ کران در این کشور در پیش است.
آناکه تاکید دارد که با توجه به نزدیک یک میلیون توریست ژاپنی که سالانه از تایلند دیدارمی کنند، ژاپن یکی از بزرگ ترین بازارهای توریستی کشور محسوب می شود و بروز این حادثه توریسم تایلند را نیز بشدت تخریب می کند.
به گزارش خطوط هوایی بینالمللی تایلند، شرکت های هوایی خدمات خود را از بانکوک به دو فرودگاه بسیار بزرگ ژاپن با 200 مسافر تایلندی باقی مانده در پایتخت ژاپن به حال تعلیق درآورده اند.
منبع: خبرگزاری میراث فرهنگی