صنعت توریسم

مقاله ها و اخبار گردشگری

صنعت توریسم

مقاله ها و اخبار گردشگری

اقدام هماهنگ کشورهای عرب برای سرمایه‌گذاری در گردشگری تونس و مصر

  کشورهای عرب در اقدامی یک‌پارچه به منظور ارتقای صنعت توریسم دربرخی کشورهای عرب که دچار تنزل و رکود شده‌اند و نیز به منظور مقابله با بحران بیکاری دراین کشورها در تلاش برای سرمایه گذاری‌های جدید هستند.
   طرح این اقدامات درجریان برگزاری همایشی که توسط «محمد التوجری» معاون دبیر کل امور اقتصادی اتحادبه عرب با همکاری سازمان توریسم کشورهای عرب و حضور هیات مشترکی از نمایندگان وزارت توریسم مصرو تونس برگزار شد، عنوان شده‌است.
   توجیری با اعلام این موضوع افزوده است که اتحادیه عرب و متخصصان فعال دراین اتحادیه تلاش‌های مستمری را برای حمایت از توریسم کشورهای عرب آغاز کرده‌اند.
 
وزیر تویسم مصر نیز درهمین زمینه طی اظهارات رسمی گفت:«تعدادی از کشورهای اروپایی سطح هشدارهای خود را در برخی نواحی از جمله دریای سرخ ، جنوب صحرای سینا و شمال مصر کاهش داده اند.»
   وزیر توریسم مصر همچنین اعلام کردکه دعوت‌هایی برای برخی سازمان‌های کلیدی توریستی دریافت کرده است که در این فراخوان‌ها بر علاقه این کشورها به ازسرگیری برنامه‌های توریستی تاکید شده‌است.
   وزیر توریسم مصر اظهار داشت که تماس‌ها با تمام بخش‌ها و سازمان‌های درگیر و علاقمند به توریسم داخلی و توریسم بین المللی نیز همچنان برقرار است تا به نحوی علاقه توریست‌های خارجی را به سفر دوباره به مصر برانگیزد و آن را به دیدار ازاین کشور تشویق کند.
 
بنا به گزارش‌های موجود، هشدار کشورهای اروپایی در جریان ناآرامی‌های سیاسی 25 ژانویه 2011 مبنی بر خودداری ازسفر به مصر منتشر شده‌اند که منجر به برکناری حسنی مبارک از حکومت این کشور شد.  

  

منبع: خبرگزاری میراث فرهنگی 

گردشگری جهان در سال 89 متاثر از بحران خاورمیانه

  بروز ناآرامی‌های متعدد در ماه‌های آغازین سال نو میلادی که از تونس آغاز شد و به مصرو دیگر کشورهای منطقه خاورمیانه سرایت کرد، از همان روزهای نخست گمانه زنی‌ها را درباره نتایج و آینده این حوادث در بخش های مختلف اقتصادی و توریسم این کشورها دامن زده است.
   
  از آنجا که دو کشور اصلی یعنی تونس و مصر به ویژه از پر رونق ترین مراکز گردشگری جهانی بویژه در سال‌های اخیر محسوب می‌شدند، این تحولات نقش مستقیم و انکار ناپذیری بر الگوی جهانی توریسم داشته اند. این حوادث صرف نظر از تنزل سریع و زیان های مالی هنگفتی که به اقتصاد ملی این کشورها وارد کرد، هنوز مسیری از خسارت های جیران ناپذیر را در دراز مدت برای این کشورها در راه دارد که سرایت برخی عوارض جانبی و غیر مستقیم آن نیز سبب نگرانی فعالان و دست اندرکاران و صاحب نظران در باره این عوارض شده است.
 
سقوط سنگین توریسم تونس در آغاز سال 2011
بروز ناآرامی‌های سیاسی در تونس نیز تنها در ماه ژانویه سبب سقوط سنگین درآمد توریسم این کشور به میزان 40 درصد شده است. صنعت گردشگری بیش از 6 درصد از درآمد اقتصادی کشور تونس را تامین می‌کند. .
 
  «مهدی حواس» وزیر توریسم درکابینه جدید تونس با اعلام این مطلب افزوده بود که تنها در ماه ژانویه گذشته درآمد تونس از محل گردشگری و صنایع وابسته به سفر در پی اعتراضات مردم این کشور به رییس جمهور پیشین این کشور بیش از 40 درصد کاهش یافته است.
 
  اما وزیر توریسم تونس به رغم خوش بینی نسبت به شرایط توریسم در درازمدت،نسبت به توان رویارویی این کشور با سقوط بیشتر این صنعت در ماه فوریه محتاط است. زیرا تردید نیست که سقوط در صنعتی که بیش از 6 درصد از کل درآمد اقتصادی کشور را تامین می کند و برای درحدود 400 هزار نفر یا بیش از 4 درصد از جمعیت کشور نیز ایجاد شغل کرده است، موضوع پیچیده و پردامنه ای می تواند باشد. آن هم درشرایطی که طی دوران 24 ساله حکومت بن علی تونس عمدتا به عنوان یک مقصد توریستی دارای سواحل وسیع آفتابی ، بیابان ها و آثار شاخص باستانی کشور محبوبی برای بیشتر اروپاییان محسوب می شده است. شرایطی که تونس را در ردیف مقصد های مهم توریسم در منطقه خاورمیانه مبدل کرده بود.


خسارت میلیاردی توریسم مصر

طبق بررسی های انجام شده از سوی آژانس مرکزی بسیج عمومی و آمار مصر، ارزیابی های انجام شده حکایت از آن داردکه میزان خسارت های مالی ایجاد شده دراین کشور تنها از 28 ژانویه تا 5 فوریه که طی آن اعتراضات به اوج خود رسیده بود، بخش های اصلی اقتصاد مصر از جمله توریسم را دچار زیان های هنگفت کرده است.
 
  این زیان ها در بخش توریسم بویژه براثر لغو رزو های انجام شده در هتل ها وکاهش تقاضا در مراکز توریستی و درنتیجه کاهش دستمزدها در بخش های مهم توریستی این کشور نظیر قاهره، اسکندریه وکانال سوئزرخ داده است.
 
  بخش توریسم که سالانه 13میلیارد دلار درآمد برای مصر تولید می کند، بیش از همه بخش ها و به شدت آسیب دیده وتنها از محل لغو ثبت نام ها ورزوها در ماه فوریه خسارت مالی این کشور به 825 میلیون دلار تا کنون رسیده است. روشن است که این رقم مانع بزرگی بر سر راه تلاش هایی محسوب می شود که دولت جدید مصر برای ازسرگیری روند عادی سفر وتوریسم دراین کشور آغاز کرده است.
 
نتایج  مثبت و منفی درتغییر الگوی توریسم مدیترانه
به گزارش فرانس پرس ناآرامی‌های اخیر در دو کشور مصر و تونس که پیش از این جایگزین ارزان‌تری برای توریست‌های علاقمند به جزایر قناری اسپانیا بودند، سبب فرار توریست‌ها از این دو کشور به اسپانیا شد.
  هردو کشور مصر و تونس در سال‌های اخیر به عنوان مقاصد توریستی ارزان‌تر برای جزایر قناری مبدل شده بودند و توریست‌های بسیاری را به دلیل هزینه ارزان‌تر بخود جذب می‌کردند. اما حوادث مرگبار اخیر در هردو کشور سبب قطع این سفر‌ها شده و هر دو کشور طی دو ماه گذشته تعداد زیادی توریست را ازدست دادند.
 
  به گفته «ریکاردو آرماس »فرماندار منطقه قناری  سرازیر شدن   تعداد بی‌شمار توریست خارجی  سبب افزایش نرخ اشغال هتل‌ها به میزان 80 تا 85 درصد رشد در جزایر قناری واقع در اقیانوس آتلانتیک شده است.
 
سود کشور ترکیه 
به گزارش حریت با توجه به سواحل آفتابی و کاهش قیمت ها در ترکیه و در شرایط ادامه بحران در برخی کشورهای عرب مدیترانه انتظار می رود که توریست های اروپایی به مقصد این دو کشور تابستان امسال روانه ترکیه شوند.
 
بنا به همین گزارش به نقل از مقامات و محققان صنعت سفر و توریسم ترکیه ، تغییر مقصد و برنامه مسافرت توریست های اروپایی از تونس و مصر به ترکیه و اثر مستقیم آن بر وضعیت کشورهای خاورمیانه، در آینده نیز نرخ اشعال هتل ها را در ترکیه  مستقیما تحت تاثیر قرار خواهد داد.
 
  طبق گزارش سازمان توریسم جهانی در باره وضعیت توریسم وتعداد توریست ها در حوزه مدیترانه، کشور اسپانیا با 58 میلیون توریست در ردیف اول و ایتالیا با 43 میلیون در ردیف دوم وسپس ترکیه با 29میلیون در ردیف سوم قرار دارند. کشورهای مصر با16میلیون و تونس با 10میلیون توریست در سال 2010 درردیف های چهارم و پنجم جدول قرار داشته اند.


بهره مندی دبی و سوریه از آشوب های داخلی مصر و تونس 

درپی ناآرامی های اخیر در مصر و تونس و تنش در لبنان و نیز سرمای زیاد در ترکیه ، شهر دبی به بهترین گزینه گردشگران تبدیل شده و طبق گزارش های موجود قیمت بلیت هواپیما و هتل ها در این شهر با افزایش بی سابقه به 150درصد رسیده است.
 
  از دیگر سو منابع گردشگری در سعودی پیش بینی کردند 350 هزار سعودی به جای مصر و تونس به شهر دبی و 90 هزار نفر از آنها به سوریه سفر خواهند کرد
 
  «احمد الراشد» کارشناس گردشگری در جده در این باره اعلام کرده بود که با وجود سه برابر شدن قیمت بلیت ها تنها در 10 روز گذشته 150 هزار نفر برای رزرو بلیت و هتل برای سفر به دبی اقدام کردند.
 
  خبرگزاری رسمی اردن اعلام کرد ناآرامی های سیاسی که در سرتاسر خاورمیانه گسترده شده سبب شده است که تجارت توریسم در سرتاسر منطقه خاورمیانه دچار زیان های شدید شود ودراین میان صرف نظر از کشورهایی چون اسپانیا و ترکیه و قبرس ، دبی به عنوان یک کشور عرب ، مبدل به تنها واحه باثباتی شده است که از این شرایط سود می برد.
 
  طبق همین گزارش به نقل از متخصصان و فعلان توریسم در دبی تاکید شده است هرچند پرداختن به نتایج مثبت و منفی این حوادث در خاورمیانه بر توریسم منطقه بسیار زود است اما به خوبی می توان دید که تمام ظرفیت های گردشگری در دبی کاملا پر شده است. چه در گردشگاه ها و مراکز خرید و چه در  هتل ها و رستوران ها بخوبی مشاهده می کنید که همه جا کاملا در بالاترین ظرفیت خود اشغال شده است.
 
   دبی در کشور کوچک امارات واقع در خلیج فارس هم اکنون نیز شاهد سرازیر شدن امواج بزرگی از توریست های اروپایی ا ست که مسیر های سفر خود را در ماه های سرد سال، از دیگر نواحی منطقه نظیر تونس و مصر به سوی آن تغییر داده اند.
 
  «گشه دیمیتریو» مدیر بخش روابط عمومی اقامتگاه های میراژ در دبی اعلام کرده است که ما در ماه فوریه شاهد سرازیر شدن گروه های توریستی غیر منتظره ای بودیم که محل گذران تعطیلات خود را از تونس و مصر نه تنها از اروپا بلکه از کشورهای حاشیه خلیج فارس به سوی دبی تغییر داده بودند.
 
سرایت بحران و ادامه نگرانی ها
اماعوارض  این ناآرامی ها که از مرزهای تونس به مصرو ازمصر به یمن و لیبی ، بحرین و حتی اردن سرایت کرد، تنها در مرزهای ملی این کشورها محدود نماند زیرا بالافاصله سبب افزایش بهای نفت شد که تاثیر مستقیمی بر بهای کالا و خدمات مسافرتی به ویژه در صنایع حمل و نقل هوایی دارد. افزایش بهای سوخت درواقع به معنای سرایت زلزله های سیاسی و اقتصادی کشورهای عرب به سایر کشورهای جهان در اروپا و کشورهای امریکایی و غیر عرب است که تازه نخستین امواج بهبود اقتصادی را پس از یک دوره رکود اقتصاد جهانی تجربه می کردند.
 
  این وضعیت به رغم کسب اخبار مثبتی از بهبود روند اقتصاد جهانی و در پی آن بهبود صنعت توریسم و صنایع مسافرتی که نوید سال خوبی را در 2011 می داد، اکنون بسیاری از کشورها را به رغم برخورداری از منافع سرشار توریستی و جذب توریست های مختلف از کشورهای ناامن و نارامی سیاسی عرب دچار نگرانی های شدید کرده است.
 
  شدت نگرانی ها به حدی است که اخیرا مقامات قبرس اعلام کردند که افزایش تعداد توریست ها به این کشور که ناشی از بی ثباتی های سیاسی در دیگر کشورهای منطقه مدیترانه عربی است به هیچ وجه خبر خوشحال کننده ای نیست و عوارض منفی آن به مراتب از این منافع کوتاه مدت بیشتر است.
 
  مقامات اسپانیا نیز که پس از هجده ماه رکود موفق شده بودند جایگاه برتر صنعت توریسم این کشور را احیا کنند نیز ازاعلام این که توریست های منطقه شمال افریقا را به کشور خود جلب کرده اند، خوشحال نشده اند و اعلام کرده اند که این موفقیت ها در شرایط رقابت طبیعی میان بازارهای عرضه و تقاضاست که ارزش واقعی دارد اگرچه همین اوضاع نیز فرصتی برای این کشور تلقی می شود که بتوانند تصویر امن و امانی را از این کشورها به عنوان یک مقصد جایگزین در شرایط پس از بحران نیز ایجاد کنند.
 
  با این حال کشورهای عربی نیز به رغم فشارهای سنگینی که از سر می گذرانند در پی تجدید قوا برامده اند و طبق آخرین اخبار کشورهای عضو اتحادیه عرب در جدید ترین اقدامات خود دست به تلاش های یکپارچه ای زده اند که بتوانند سرمایه گذاری های گسترده ای را برای توریسم ناتوان شده و زیان دیده کشورهای خاورمیانه به ویژه مصر و تونس جذب کنند تا ازاین طریق امکان مقابله با امواج بیکاری را نیز فراهم آورند که این مسئله خود یکی از مهم ترین عوامل بروز ناآرامی های سیاسی اخیر دراین کشورها اعلام شده است.


منبع: خبرگزاری میراث فرهنگی

چکیده‌ای درباره گاهشماری جلالی

  دکتر مرادی غیاث آبادی


  گاهشماری جلالی که به نام‌های «ملک‌شاهی»، «سلطانی» و «محدث» نیز نامیده می‌شود، یک نظام گاهشماری خورشیدیِ اعتدالی است که در زمان سلطان جلال‌الدین ملک‌شاه سلجوقی (۴۸۵ تا ۴۶۵ هجری قمری) آغاز به تنظیم شده و نام‌های گوناگون آن نیز از نام و لقب‌های ملک‌شاه برگرفته شده است.


  ساختار بنیادین این گاهشماری بر مبنای سنت‌های دیرین گاهشماری‌های ایرانی و با تأکید خاص بر انطباق نوروز یا روز نخست سال با نقطه اعتدال بهاری بوده است.

  گاهشماری جلالی را می‌توان نتیجه و محصول نهایی کوشش‌های بسیار دیرینه و پرسابقه‌ ایرانیان برای دستیابی به تقویمی اعتدالی که حداکثر دقت و انطباق با تقویم طبیعی را داشته باشد، دانست. این گاهشماری، شکل نهایی‌ و اصلاح شده گاهشماری‌های «معتضدی»، «فارسیه»، «خراجی» و دیگر سامانه‌هایی است که در سده‌های سوم تا پنجم هجری برای تثبیت نوروز در اعتدال بهاری به کار می‌رفته‌اند و فاقد دقت کافی، و یا بدون قابلیت محاسباتی نظری برای سال‌های پیشین و پسین بوده‌اند. در آن زمان (یعنی در اواخر سده پنجم) تقویم یزدگردی نیز به دلیل فقدان کبیسه‌گیری‌های یک ماه در هر صد و بیست سال، عملاً از قاعده محاسباتی خود خارج شده؛ در حالیکه  در نظام اصلی خود نیز بدون دقت کافی بوده و تا یک ماه با تقویم طبیعی دچار اختلاف می‌شده است. گاهشماری هجری خورشیدی فعلی ایران نیز ادامه همان گاهشماری جلالی است و تاکنون دقیق‌تر از آن در جهان به وجود نیامده است.

  فرایند تنظیم گاهشماری جلالی و زیج پیوسته به آن که «زیج ملک شاهی» نامیده می‌شده است، در زمان ملک‌شاه سلجوقی و به احتمال تحت تأثیر وزیرش خواجه نظام‌الملک در شهر اصفهان (یا شهر ری) و با شرکت گروهی از تقویم‌شناسان مشهور آن زمان همچون «ابومظفر اسفزاری»، «ابو عباس لوکری»، «محمد بن احمد معموری»، «میمون بن نجیب واسطی» و «ابن کوشک بیهقی مباهی» به سرپرستی «عمر خیام» آغاز شد؛ در حالیکه عبدالرحمان خازنی (خدمتکار خزانه‌دار مرو) که بنا به علایق شخصی و غیر حرفه‌ای به مطالعه در تقویم می‌پرداخت، بطور مستقل در شهر مرو به محاسباتی جداگانه پرداخت و نتیجه پژوهش خود و از جمله شیوه سنجش نوروز را برای گروه خیام فرستاد. مشهور است که بخشی از محاسبات خازنی از سوی این گروه پذیرفته شده و به رسمیت شناخته شد.

  مبدأ تأسیس تقویم جلالی برابر است با سال ۴۷۱ هجری قمری، ۴۴۸ یزدگردی، ۴۶۸ خراجی و ۱۰۷۹ میلادی ژولی. فاصله بین‌التاریخین مبدأ تقویم جلالی با مبدأ هجری قمری ۱۶۶۷۹۷ روز، با مبدأ تقویم یزدگردی ۱۶۳۱۷۳ روز، با مبدأ خراجی ۱۷۰۹۳۳ روز، با مبدأ گاهشماری میلادی ژولی ۳۹۳۸۱۳ روز و با مبدأ اسکندری (سلوکی) ۵۰۷۴۹۷ روز است.

  تطبیق روز نخست این تقویم یا «نوروز جلالی/ نوروز سلطانی» با نقطه اعتدال بهاری بر اساس تعریفی مشخص از طول سال متوسط اعتدالی، اصل ثابت و نهادین در گاهشماری جلالی و یکی از اهداف بنیادگزاران آن بوده است. بنا به گزارش عبدالعلی محمد بن حسن بیرجندی در «شرح سی فصل» و «شرح زیج جدید سلطانی» ، خواجه نصیر طوسی در «زیج ایلخانی»، نویسنده‌ ناشناس در «ربیع‌المنجمین» و الغ بیک در «زیج الغ بیک»، در این گاهشماری نه تنها طول سال با تقویم طبیعی برابری دارد، بلکه طول هر فصل نیز به دلیل کوشش برای انطباق روزهای هر ماه خورشیدی با مدت زمان توقف خورشید در برج‌های همزمان آن، با طول فصل‌های طبیعی برابری داشته و نقاط اعتدال و انقلابین درست در ابتدای هر فصل تقویم جلالی واقع می‌شوند. در نتیجه مجموع روزهای هر یک از سه‌ماه‌های نخست و دوم سال (بهار و تابستان) برابر با ۹۳ روز، مجموع روزهای سه‌ماهه سوم (پاییز) ۹۰ روز و مجموع روزهای سه‌ماهه سوم (زمستان) ۸۹ روز است که کاملاً با تقویم طبیعی برابری دارد و این ویژگی بسیار مهم و بی‌نظیر تقویم جلالی است که در دیگر تقویم‌ها دیده نمی‌شود.

  در تعریف نوروز جلالی یا مبدأ آغاز سال نو می‌توان بنا به تعریف کامل و کوتاه خواجه نصیر طوسی، الغ بیک و ملا مظفر گنابادی گفت که نوروز جلالی یا سلطانی، روزی است که خورشید تا زمان عبور از نصف‌النهار محل به نقطه اعتدال بهاری رسیده باشد.

  گروه خیام، روز اعتدال بهاریِ شش ماه پیش از هجرت (۱۹ مارس سال ۶۲۲ میلادی ژولی) را به عنوان نقطه آغاز سالشماری برگزید و از نام‌های ایرانی برای نامگذاری برابرهای ماهی دوازده برج سالیانه بهره برد.

  در زمینه نظام کبیسه‌گیری در گاهشماری جلالی برای افزودن کسر سال و گزینش سال‌‌های ۳۶۶  روزه، منابع موجود شیوه‌‌های گوناگونی از تعریف طول سال و قاعده کبیسه‌گیری را به دست می‌دهند. شیوه‌های پیشنهادی یا گزارشی خواجه نصیر طوسی، عبدالرحمان خازنی، حسن بن حسین شاهنشاه سمنانی، عبدالعلی بیرجندی، میرم چلبی وقطب‌الدین شیرازی تا اندازه‌ای با یکدیگر تفاوت دارند. اما همگی آنها بر وجود کبیسه‌های خماسی که یکی دیگر از مهمترین ویژگی‌های گاهشماری جلالی است، تأکید دارند. به گمان این نگارنده و با در نظر داشتن فرض‌های بنیادین این گاهشماری در تطبیق طول سال و فصل‌ها با تقویم طبیعی و دارا بودن قابلیت محاسبات نظری برای گذشته و آینده، شیوه پیشنهادی یکسان ذبیح بهروز و احمد بیرشک (۶۸۳ کبیسه در یک دوره ۲۸۲۰ ساله) به‌رغم وجود پاره‌ای انتقادها، بهترین و کاراترین شیوه اجرای کبیسه‌های جلالی و هجری خورشیدی است.


 منبع: www.ghiasabadi.com

نوروز در شعر و اندیشه خیام

تندیس خیام

نوروز خجسته
نوروز جشنی باشکوه برای دل هاست. جشنی برای شادمانی و برای زنده شدن دل ها؛ در این هنگام، موجی از شادی برمی خیزد و همه جا را فرامی گیرد. نمی توان گفت سرچشمه این موج کجاست؛ همین هست که مردم به تکاپو می افتند و شهرها و روستاها تکان می خورند و بیدار می شوند.

گویی جان تازه ای در کالبد زندگی دمیده می شود، کودکان شادتر از همیشه اند و مادران در اندیشه شادی بخشی بیشتر؛ پدران هم اگر شرمنده نباشند، بسیار سرخوش اند.

نوروز پیوند دوباره با طبیعت، زندگی، تاریخ و با آن کسانی است که قرن ها و قرن ها در این سرزمین زیسته اند. در نوروز حسی انسانی وجود دارد، حسی به شدت انسانی و همین خصلت است که آن را، تا به این اندازه از دیگر مراسم متمایز می کند؛ در نوروز «تفاوت ها» از میان می روند و «همه با هر رنگ و نشان» (فارس، ترک، کرد، بلوچ، ترکمن و...) فارغ از قومیت، زبان  و گرایش های فرقه ای به یک ویژگی مشترک می رسند و هویتی یگانه پیدا می کنند. این عید را همه ایرانیان گرامی می دارند و کم هستند آن هایی که آن را دوست نداشته باشند.

نوروز ساز و کاری است برای ارج نهادن به زندگی، برای اجتماعی شدن و برای احراز هویت. از این رو نوروز مایه مباهات و باعث افتخار است. می توان پرسید که کدام آیین و رسم است که این گونه بتواند در افراد پویایی و تحرک ایجاد کند و به آن ها امید بدهد.

نوروز همیشه پیروز، نمودی از فرهنگ کهن ماست و اگر از ما بپرسند که شما با این سابقه دیرینه و با این پیشینه تاریخی، چه دارید ما به طور مشخص می توانیم به نوروز اشاره کنیم. به نوروزی که در دل خود آیین های دیگری دارد و هر یک از دیگری زیباتر است. گذشته از این ها نوروز زبانی جهانی دارد. به این معنا که اگر درباره آن سخن بگوییم، همه مردم جهان می توانند آن را بفهمند. یک سرخ پوست یا یک تبتی احساس ما را درک می کند و می تواند با ما هم دلی داشته باشد.

 
نوروزنامه
نوروز در فرهنگ مکتوب ما نیز جایگاه ویژه ای دارد و شاید یکی از بارزترین کارها در این باره نوروزنامه حکیم عمرخیام باشد. البته نوروزنامه منسوب به خیام است؛ در عین حال باید به خاطر داشت که این کتاب در هر صورت به دست کسی نوشته شده که دانش فراوان داشته است، «مجتبی مینوی» پژوهشگر نام آشنای ادبیات، که به سخت گیری مشهور است این رساله را از خیام می داند و در معرفی آن می نویسد: « نوروزنامه رساله ای است، در بیان سبب وضع جشن نوروز و کشف حقیقت آن و این که کدام پادشاه آن را نهاده و چرا آن را بزرگ داشته اند.»

مینوی سپس می نویسد: «نویسنده جشن نوروز را که یکی از رسوم ملی ایران است، موضوع رساله خویش قرار داده و بنابراین، باید گفت به ملیت ایران علاقه مند بوده است؛ خاصه وقتی می بینیم به اصرار زیاد مراعات و حفظ این جشن را حتی بر اقوام ترک و روم نیز واجب می شمارد.»

این پژوهشگر در معرفی بیشتر نوروزنامه می نویسد: «مولف از شاهان اساطیری و تاریخی ایران تا زمان یزدگرد شهریار بسیار یاد می کند و پیشه ها و رسوم و فنونی را که ایشان نهاده اند مطابق با روایاتی که در شهنامه ها آورده اند، نقل می کند؛ چنان که گویی به خواندن شاهنامه فردوسی مداومت داشته است.»

مینوی سپس دلایل خود را مبنی بر این که نوروزنامه متعلق به خیام است بیان می کند. اما اگر باوجود همه دلایل و شواهد ما نوروزنامه را از خیام ندانیم، باز هم چیزی از سهم خیام در زمینه نوروز کم نمی شود؛ چون تقویم جلالی را که او و همکارانش پدید آوردند، دقیق ترین تقویم جهان بوده و هست و از این نظر کاری فوق العاده است.

 
دقیق ترین تقویم جهان
تا پیش از تنظیم تقویم جلالی، «کبیسه»ها یا حساب نمی شدند و یا این که به شکلی در تقویم جای می گرفتند که باز خود مشکلاتی را پدید می آورد.

بنابراین آن چه که تقویم جلالی را برجسته کرده است شیوه محاسبه کبیسه هاست. چنان که می دانیم هر سال ۳۶۵ روز و ۵ ساعت و ۴۸ دقیقه و ۴۹ ثانیه است و منظور از کبیسه همین ۵ ساعت و اندی است که منجمان از قدیم در این فکر بوده اند که با آن چه کنند. در دوره ساسانی، پس از هر ۱۲۰ سال، یک سال را به صورت چرخشی ۱۳ ماهه حساب می کردند. به این معنا که پس از ۱۲۰ سال اول، فروردین دو ماه و بعد از ۱۲۰ سال دوم، اردیبهشت دو ماه و به همین ترتیب تا اسفندماه در نظر گرفته می شد تا کبیسه محاسبه شود. پس از اسلام این کار به فراموشی سپرده شد و در نتیجه، بین سال عرفی و سال حقیقی اختلاف به وجود آمد؛ به طوری که دیگر نوروز یعنی اول فروردین با اول بهار مطابقت نداشت. این بود که جلال الدین ملکشاه از گروهی از اخترشناسان که خیام جوان در راس آن ها بود خواست که این مشکل را برطرف کنند. آن ها وقتی که رصد کردند دیدند که ۲۱ روز از سال طبیعی جلو افتاده اند یعنی متوجه شدند که روز عید آن ها در ۲۱ فروردین واقع شده است و به همین دلیل آن ها در سال ۴۵۸ هجری؛ سال خود را ۲۰ روز عقب کشیدند.

دکتر ایرج ملک پور، استاد نجوم، در این باره می گوید: در تقویم میلادی هر چهار سال یا هر هشت سال یک بار کبیسه دارند؛ من در کتابی با عنوان «تقویم ۵ هزار ساله هجری شمسی» همه کبیسه ها را برای ۵ هزار سال حساب کرده ام که ببینم دقت تقویم جلالی چقدر است، پس از محاسبه متوجه شدم که ما در سال ۴۵۸ با طبیعت هیچ اختلافی نداشتیم. یعنی دانشمندان ایرانی در آن زمان بسیار دقیق کار کرده اند.

ملک پور هم چنین تصریح می کند: براساس محاسبات من، تقویم ایرانی هر ده میلیون سال یک روز با طبیعت خطا پیدا می کند، برای این که دقت این تقویم را بدانید باید بگویم که تقویم اروپایی ها هر ۲۵۰۰ سال یک روز خطا دارد و تقویم ایرانی بین ۴۰ تقویم موجود در جهان امروز دقیق ترین است.به گفته این منجم یکی دیگر از امتیازات تقویم ما این است که آغاز فصل ها و آغاز ماه ها یکی است یعنی آغاز تابستان همان اول تیر ماه است و این نشان می دهد که ایرانی ها چه مطالعات عمیقی در زمینه تقویم داشته اند، در حالی که در اروپا آغاز بهار با بیستم مارس مطابقت دارد.

 
نوروز در شعر خیام
چنان که انتظار می رود، باتوجه به این که خیام یک دانشمند و یک فیلسوف بود در شعر او گردش روزگار نمود زیادی یافته است.

در واقع او کسی است که این گردش را می بیند و حس می کند. او آمدن سال و ماه را پیر شدن انسان، گذر زمان و فانی بودن را به طور کامل و تمام درک می کند؛ از این رو شعرش ویژگی خاصی پیدا کرده است.

موضوع این است که دانستن یک چیز کافی نیست؛ بلکه درک و احساس آن است که اهمیت دارد. به همین دلیل است که خیام وقتی درباره زندگی شعر می سراید، زبانش تا این اندازه تاثیرگذار است:

چون ابر به نوروز رخ لاله بشست

برخیز و به جام باده کن عزم درست

کین سبزه که امروز تماشاگه توست

فردا همه از خاک تو برخواهد رست

خیام در شعرش بسیار به مرگ می اندیشد؛ ولی از مرگ اندیشی است که به زندگی می رسد و می گوید که باید قدر زندگی را دانست؛ از این رو او پند می دهد که باید از لحظه لحظه زندگی لذت برد:

این قافله عمر عجب می گذرد

دریاب دمی که با طرب می گذرد

ساقی غم فردای حریفان چه خوری

پیش آر پیاله را که شب می گذرد

هم چنین خیام به رویش و به زندگی دوباره و به طور کلی به طبیعت توجه زیادی دارد و کمتر شاعری است که مثل او به رویش و طبیعت اهمیت بدهد.

البته شاعران و نویسندگان زیادی در این باره سروده اند و نوشته اند؛ ولی اصالتی در شعر خیام هست که در آثار آنان دیده نمی شود:

ساقی گل و سبزه بس طربناک شده است

دریاب که هفته دگر خاک شده است

خیزیم و دمی زنیم پیش از دم صبح

کین صبح بسی دمد که ما دم نزنیم

رباعیات خیام نمونه بارز تاثیر دانش و فرهنگ بر بینش است.

اگر خیام منجم نبود و اگر به کار تقویم نمی پرداخت، شعرش این گونه زبانزد عام و خاص نمی شد و به دورترین نقاط جهان راه نمی برد. آن چه را که او می گوید به ویژه درباره گردش ایام، از عمق جان بیان می کند و امری وصف ناپذیر را با شیوایی بر زبان می آورد.

پس این که خیام دقیق ترین تقویم جهان را نوشته است در خوانش شعرش اهمیت زیادی دارد.

به عبارت دیگر باید گفت، سرودن این رباعیات فلسفی و عمیق درباره مرگ و زندگی تنها از عهده کسی برمی آید که بسیار دقیق به هستی نگریسته باشد. این است که باید با آمدن هر سال یادی هم از خیام کرد. از کسی که یادگاری بزرگ بر جای گذاشته و دقیق ترین تقویم جهان و عمیق ترین اشعار فلسفی را به ما هدیه داده است. 

 
منبع: روزنامه خراسان - مورخ چهارشنبه 1388/12/19 شماره 17506 

 

 

جلوه های نوروز و بهار در شعر فارسی